به کمک سئو سایت، برندها چگونه می توانند به جذب کاربران و بازارهای جدید بپردازند؟
داستان غول های بزرگ آنلاین را می توان به سادگی در 2 گروه تعریف کرد. گروه اول، شما یک صفحه فرود ایجاد می کنید، این صفحه فرود شما رتبه بندی می شود و شما یک بخش جدید از بازار را کنترل می کنید.
گروه دوم، حوزه ای هستند که غول های آنلاین در آن نیازی به سئو ندارند. این حوزه بیشتر بر اساس موفقیت کار می کنند و خیلی اهل شکست خوردن نیستند اما گاهی هم ممکن است برای آن ها سوالاتی مانند این موارد ایجاد شود: “خب، حالا چه کارهایی می توانیم انجام دهیم؟” یا “ارزش این کار چیست؟” بخش دوم معمولا برندهایی هستند که بودجه های بسیار زیادی دارند و می توانند از گزینه هایی مانند کمپین های تبلیغات گوگل استفاده کنند.
حالا، در حالی که این نکات بی اساس نیستند، اگر شما بزرگترین برند شامپو در جهان را دارید و برای کلمه شامپو هم در صفحات جستجو، رتبه یک گوگل را دارید، شما می توانید بررسی کنید که حالا چگونه می توانید کارهای خودتان را توسعه دهید.
خب، با استفاده از CRO (بهینه سازی نرخ تبدیل) موثر، تحقیقات در زمینه سئو، تحلیل سهم بازار و بهینه سازی های فنی، شما می توانید مزیت های بسیار زیادی را به دست بیاورید. سئو اخیرا محدود به سایت و گوگل نیست، اخیرا سئو اینستاگرام را همگی زیاد می شنویم که درست یا غلط مطرح شده است و کمک زیاد به فروش بیشتر می کند.
وبسایت های آنلاین در مقیاس بزرگ
خیلی ساده است که مقیاس گسترده داده های در دسترس به صورت آنلاین باعث می شوند که برای برندهای بزرگتر، به خصوص در صنعت فروشگاه های اینترنتی، مزیت های مختلف و زیادی فراهم شود. استفاده از این مزایا و تبدیل کردن آن ها به ترافیک جستجوی ارگانیک و رسیدن به عملکرد مناسب در زمینه کسب و کار، بدون اجرای کانال های مختلف گروه های محتوایی، گروه های محصولات و تعاریف دقیق از کاربران، دشوار می باشد.
اما، با ساده کردن این داده ها در وهله اول و سپس ردیابی داده ها در کسب و کارهای مختلف، این آمار در سطح بالا می توانند مبنای دقیقی را ایجاد کنند که با استفاده از آن ها، برند ها می توانند مشتریان و بازار های جدید به دست بیاورند.
- تعاریف محتوایی در Google Analytics
شما می توانید با استفاده از یک URL یا مشخصات یک صفحه، داده های مرتبط با محتوای خودتان را در Google Analytics به دست بیاورید؛ شما می توانید این کار را از طریق سطح محصولات خودتان انجام دهید و سپس، نکات کلیدی مهمی را در Google Analytics مشاهده کنید.
نخست و احتمالا مهم تر از هر چیزی، شما می توانید قسمت هایی از وبسایت خودتان که عملکرد بهتری بر اساس معیارهای اولیه دارند را شناسایی کنید. معیارهایی مانند بازدید از صفحات و یا time on site.
شما می توانید اطلاعات را دقیق تر بررسی کنید و سپس می توانید صفحاتی که بیشترین نرخ تبدیل دارند را شناسایی کنید و این معیارها به خصوص برای سایت های فروشگاه اینترنتی، اهمیت بسیار زیادی دارد. حالا، این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد زیرا شما می توانید داده های بسیار گسترده در رابطه با عملکرد خودتان را شناسایی کنید و بررسی کنید که در کدام قسمت ها، می توانید شرایط را بهبود بخشید.
همچنین شما می توانید این تحلیل ها را با داده های داخلی خودتان ترکیب کنید تا بتوانید بر اساس نرخ های تبدیل هدف خودتان، از این تحلیل ها به سود برسید (و یا قسمت هایی که سود بسیار کمی برای شما ایجاد کرده اند را شناسایی کنید).
- داده های عبارات جستجو در سرچ کنسول گوگل
جهت جذب کاربر جدید، داده های گوگل آنالیتیکس را می توانید با داده های سرچ کنسول گوگل ترکیب کنید تا مشخص کنید که کدام مجموعه محتوایی در سایت شما، بهترین عملکرد را در SERP ها دارند.
این موضوع داده های بسیار ارزشمندی را در اختیار شما قرار می دهد که می توانید مشکلات مرتبط با کلمات کلیدی هدف خودتان را شناسایی کنید و متوجه شوید که مثلا آیا این عبارات کلیدی در جستجو های صوتی نمایش داده می شوند، عبارات مرتبط با خرید هستند و یا این که مثلا توانسته اند به جایگاه صفر (position 0) در نتایج جستجو برسند. این داده ها در ترکیب با داده های بالا، شما را قادر می سازند تا متوجه شوید کاربران شما (یا کاربران احتمالی) در فاز تحقیقات در چه مرحله ای قرار دارند و در نتیجه، می توانید متوجه شوید که کسب و کار شما از نظر آن ها در چه جایگاهی است.
- داده های مرتبط با حجم جستجو
شما به سادگی می توانید داده هایی که میزان حجم جستجو را مشخص کرده اند را با بازه های زمانی آن مقایسه کنید. این کار باعث می شود که در تمام مواردی که حجم جستجو بالا است اما ترافیک شما پایین است (یعنی مشارکت کاربران در زمان مواجهه با سایت شما کم است) را شناسایی کنید.
این موضوع ممکن است کاملا واضح باشد، اما برندهای بزرگ (بر اساس تجربیات من)، گاهی ممکن است درگیر موفقیت های خودشان شوند و نتوانند فرصت های احتمالی برای بهبود را شناسایی کنند.
شما باید داده های مرتبط با حجم جستجو را به صورت ماهانه با مقادیر میانگین مقایسه کنید و به این روش شما می توانید به صورت تخمینی ارزش هر بخش از محتوا در سایت خودتان را نسبت به ارزش واقعی آن در کسب کار، به دست بیاورید.
- ایجاد داشبوردهای Data Studio
Data Studio گوگل یا گوگل دیتا استودیو، دقیقا در حال انقلاب می باشد و تمام داده های آن را حالا می توانید با یکدیگر ترکیب کنید تا در رابطه با برند خودتان، دیدگاه های بسیار دقیقی را به دست بیاورید.
شما با استفاده از این داده های ترکیبی، می توانید تمام گزارش های ارزیابی و داده های بالا را با یکدیگر ترکیب کنید و مشخص کنید که برای به دست آوردن بهبود در ترافیک ارگانیک خودتان، باید چه تغییراتی در فعالیت های بازاریابی یا تولید محتوای خودتان ایجاد کنید.
ارزیابی داده ها
- استفاده از داشبورد
در هر مرحله از تحقیقات و برنامه ریزی بازاریابی تان، شما باید داده های موجود در حساب Google Data Studio خودتان را بررسی کنید.
شما می توانید از فیلترهای مختلف در این حساب استفاده کنید و می توانید زیر مجموعه های هدف از داده ها که مطابق با نیازهای کسب و کار شما هستند را شناسایی کنید.
بر اساس نیازهای اولیه، این Google Data Studio می تواند بسیار مفید باشد. به عنوان مثال، با استفاده از Google Data Studio شما می توانید الگوهای کمپین فعلی را بر اساس روزهای هفته شناسایی کنید و از تمام فعالیت های بازاریابی و تبیلغاتی خودتان، بازخورد های مناسبی دریافت کنید.
مدل سازی های بلند مدت به شما نشان می دهد که این برنامه های تبلیغاتی چه تاثیری بر روی KPI های شما دارد. سپس، شما می توانید این داده ها را با داده های رتبه بندی و جستجوی خودتان ترکیب کنید تا متوجه شوید که چه برنامه ریزی هایی باید در کمپین های شما قرار بگیرد.
- بررسی رفتار کاربران
سپس، شما باید رفتار کاربران خودتان را با استفاده از این داده ها شناسایی کرده و بررسی کنید که آیا یک گروه از کاربران، تعامل متفاوتی نسبت به گروه های محتوایی و تبلیغاتی شما دارند یا خیر. در صورتی که این موضوع تحت تاثیر دستگاه مورد استفاده آن می باشد، شما باید سعی کنید به صورت دقیق تر تناقض های موجود را از طریق ارزیابی های خودتان، شناسایی کنید.
به عنوان مثال، در صورتی که حجم جستجو، برای یک گروه از عبارات جستجو شده حدود 10.000 می باشد اما شما فقط 100 کاربر در هر ماه در سایت خودتان جذب می کنید، احتمالا نمی توانید برای کسب و کار خودتان مشتری های احتمالی را به دست بیاورید در نتیجه شما باید داده های خودتان را ارزیابی کرده تا موارد زیر را شناسایی کنید:
- رتبه بندی های مثبت در مقایسه با رتبه بندی های منفی
- عبارات جستجو و گرایش های فصلی
- تغییرات آنلاین برای تطابق با مشکلات بالا
- CTR ارگانیک (نرخ کلیک)
- نمایش در صفحات جستجو به صورت ارگانیک
این موارد را می توانید به سادگی با داده های مرتبط با میانگین فروش ترکیب کنید تا ببینید که میزان درآمد احتمالی شما از طریق افزایش مشتری های احتمالی به چه صورت خواهد بود.
- فاز اول
حجم جستجو * CTR ارگانیک
- فاز دوم
ترافیک بالقوه / میانگین نرخ تبدیل * ارزش = ارزش بازار بالقوه در نرخ تبدیل فعلی سایت
البته، ما هنوز در این ارزیابی ها، موضوع تجربه کاربری را در نظر نگرفته ایم.
انواع تبدیل
آیا تبدیل های مختلف در بازارهای مختلف، متفاوت هستند؟
در نهایت، زمانی که شما توانستید با روش های جذب کاربر، 32 درصد از کاربران ارگانیک را از جایگاه شماره یک به دست بیاورید، باید تضمین کنید که کاربران مختلف چطور به مشتری نهایی شما تبدیل می شوند (و یا بررسی کنید به صورت کلی نرخ تبدیل شما به چه صورت است)؛ همچنین باید بررسی کنید که آیا قبل از شکل گیری تبدیل، افراد به صورت گسترده از سایت شما خارج می شوند یا خیر.
به عنوان مثال، در صورتی که شما 90 درصد از بازار یک محصول خاص را دارید اما تنها 10 درصد از فروش در سایت شما شکل می گیرد در این صورت شما احتمالا در موارد زیر، مشکل دارید:
- مسیر تبدیل
- محصولات
- عبارات مرتبط با هدف جستجوی کاربر
- دستگاه های مورد استفاده کاربر
- رتبه بندی برای عبارات کلیدی خرید
- تجربه کاربری به صورت کلی در سایت
حالا با ارزیابی این داده ها و ترکیب ویژگی های مختلف، جهت بررسی علت این مشکلات، شما می توانید حوزه های اصلی هدف خودتان را برای شکل دادن به فعالیت های تبلیغاتی و شکل دادن به برند خودتان شناسایی کنید.
شما هیچ وقت نباید قدرت داده ها را برای راه های جذب کاربر دست کم بگیرید.
با ایجاد تغییرات در انتهای این فعالیت ها، شما باید تغییرات ایجاد شده را برای خودتان به صورت دقیق مشخص کنید و در واقع این کار دشوار نیست. زمانی که شما ارزش گروه های تحقیقاتی خودتان را شناسایی کردید، می توانید ارزش این تحقیقات را برای کسب و کار خودتان به ارمغان بیاورید.
در صورتی که یک عبارت کلیدی، ارزشی حدود 10.000.000 یورو در سال دارد و شما در جایگاه دوم قرار دارید، آیا شما واقعا باید به دنبال عبارات کلیدی طولانی مشابه باشد؟ سئو در سال 2019 بر اساس بستر های جستجوی گوگل شکل می گیرد و مدیران و آژانس های سئو باید تمام فعالیت های خودشان را بر همین اساس شکل بدهند.