6 آزمایش سئو سایت

Alistair Kavalt در sycosure تصمیم گرفت بعد از مطالعه آن در SEOPressor آن را مورد آزمایش قرار دهد. در سپتامبر 2017، Alistair تصمیم گرفت تگ های bold شده را به کلمه های کلیدی اصلی در صفحه زیر اضافه کند.

حدس بزنید این عبارت کلیدی چه بود:

او این تغییرات را فقط در یک صفحه سایت اعمال کرد و یک ترکیبی از چک لیست رتبه بندی که در SerpBook آمده است انجام داد و دید که نتابج بطور مداوم تغییر میکند.

Alistair مجبور نبود مدت زیادی را صبر کند، سه روز بعد صفحه 53 واحد افت کرده بود، واقعا از SERPs ناپدید شده بود.

چند روز بعد او به اندازه کافی وقت داشت و او تگ های bold شده را حذف کرد و دوباره منتظر ماند تا ببیند چه اتفاقی می افتد.

در 17 سپتامبر، یک هفته پس از ناپدید شدن از سیستم رتبه بندی وتنها چند روز پس از حذف تگهای bold شده، صفحه دوباره به مکان اولیه اش برگشت.

سرانجام صفحه در همین نقطه ثابت شد، اما مفهوم آن روشن بود. تگ های bold مهم هستند، اما نه به روشی که شما فکر می کنید. اگر شما هنوز از کلمات کلیدی bold شده در صفحات سایت تان استفاده می کنید، آنها را حذف کرده و بینید چه اتفاقی برای رنکینگ سایت تان می افتد.

2. جدا کردن تاریخ از url ها

احتمالا شما وبلاگ تان را سال ها قبل طراحی کرده اید.

Permalink، آدرس کامل و ثابت یک صفحه از سایت است و در هر پست یا صفحه دیگری از سایت استفاده می شود. یک permalink شامل نام آدرس دامنه و قسمت های دیگری می شود که بعد از آن در آدرس قرار می گیرند. این قسمت ها ممکن است شامل تاریخ انتشار، دسته بندی مطلب یا هر چیز دیگری باشد. یک permalink ساده موجب فهم بهتر آدرس و اشتراک گذاری راحت تر آن می شود.

هنگام شروع کار حتما از permalink ها استفاده کنید. معمولا استفاده از یک permalink سفارشی در وردپرس امری رایج است.

برای مثال، مطابق زیر، یکی را انتخاب کنید، بهتر است از url استفاده کنید که شامل تاریخ می شود.

به چه دلیل؟ در صورتی که بعدا تنظیمات permalink تان را تغییر دهید ممکن است سبب بروز خطای 404 در کل سایت تان شود. تغییر آدرس url در سئو مانند خودکشی است، مگر اینکه شما دقیقا بدانید چکار می کنید (و چطور آن را تصحیح کنید)

پس دقیقا ساختار یک permalink مطلوب به چه شکل است؟ وجود داشتن تاریخ در url خوب است یا بد؟

Harsh از shoutMeLoud تصمیم گرفت جواب این سوال را پیدا کند: او ابتدا ادعا کرد که حذف تاریخ باعث تاثیر مثبت در رتبه بندی سایت در موتور جستجو می شود. سپس آن را آزمایش کرد.

دلیل او این بود که فقط مرتبط بودن محتوا کافی است. بعضی از پست های قدیمی وبلاگش که در تاریخ 2008 بود را انتخاب کرد. آنها محتوای مفیدی داشتند. هنوز هم می شود از آنها استفاده کرد. اما هر کس که تاریخ 2008 را در رشته url می دید، بلافاصله می پرسید که آیا این مطلب هنوز هم اعتبار دارد؟

سپس او این کار را با دو روش امتحان کرد: پستهای وبلاگ که شامل تاریخ در url آن می شد و پست های بدون تاریخ.

افزودن تاریخ سبب شد که ترافیک افت پیدا کند.

حذف این تاریخ‌ ها باعث بالا رفتن رنکینگ و ترافیک می‌ شود.

اولین فرضیه به نرخ کلیک (CTR) در صفحه نتایج گوگل (SERP) اشاره داشت. محتوای تاریخ گذشته ناچارا قدیمی به نظر می رسد.

اگر دو نتایج برابر دیدید که در موارد دیگر آن هم برابر بود، ممکن است از پست قدیمی صرف نظر کرده و پست جدید را انتخاب کنید.

حذف تاریخ از قسمت matadata سایت تان هم معمولا آسان است. ممکن است در این زمینه نیاز به کمک فنی هم داشته باشید، اما فقط معمولا حذف یک خط از کد سایت یا تم قالب، انجام می شود.

هنگامی که تاریخ را از permalink تان حذف می کنید، باید احتیاط کنید. مطمئن شوید که در مورد ریدایرکت ها اطلاع کافی دارید.

ادامه…

3. بهینه سازی dwell time

این آزمایش در ابتدا توسط Duane Forrester معرفی شد. او قبلا در bing روی زمان توقف (dwell Time) کار میکرد.

Dwell time یعنی مدت زمانی که کاربر پس از جستجو وارد صفحه ای می شود و دوباره به موتور جستجوگر باز می گردد. به بیان ساده تر مدت زمانی که کاربر در صفحه اقامت می کند. به طور ایده آل هرچه زمان توقف بیشتر باشد، بهتر است.

وقتی که به آن فکر می کنید حس خوبی به شما دست می دهد.

بر خلاف باور رایج، سئو درباره رنکینگ سایت، کلمات کلیدی و … نیست. بلکه درباره پاسخ به درخواست های جستجو است، سئو درباره این است که به افرادی که به دنبال یک موضوعی هستند، بهترین نتایج را ارائه دهیم.

هدف شما با هدف جستجو باید مطابقت داشته باشد.

هر کس که وارد سایت تان شود و سپس چند ثانیه بعد دکمه back را فشار دهد، زمان توقف (dwell Time) آن کوتاه است و این یک نشانه بد است که نشان می دهد شما برای کاربری که به دنبال یک موضوعی است، محتوای مناسبی را ارائه نکرده اید.

احتمالا فکر می کنید که این همان Bounce Rate یا Time on Page است که قبلا از آن استفاده کردید. اما Dwell time با Bounce Rate برابر نبوده و تفاوت های جزئی با هم دارند.

Dwell time یک مفهوم است، چون به ما می فهماند که باید چطور صفحات تان را طراحی کرده و چه چیزی در آن قرار دهید.

به همین دلیل “پست های بلند، رتبه بهتری از پست های کوتاه دارند”. نه به خاطر اینکه مردم آنها را مطالعه می کنند (آنها اینکار را نمی کنند)، بلکه پست های بلند باعث می شود کاربر، زمان بیشتری در صفحه باقی بماند.

سال ها قبل، Dan Shewan در wordStream با ارائه دو مثال مختلف نشان داد که گوگل می تواند Dwell time را اندازه گیری کند.

اولین مثال برای کاربرانی بود که نتایج را برای یک دامنه خاص محدود کرده بودند.

و مثال دوم دقیقا معکوس مثال اول بود و آن گرفتن محتوای بیشتر از همان منبع بود.

از آنجایی که ما چندین مطالعه دیگر را انجام دادیم، تایید می کنیم که dwell time تا حدودی تاثیری بر رتبه بندی دارد.

آزمایش این مورد نسبتا آسان است و باید با بهبود محتوای خود شروع کنید. به پست هایی که رتبه خوبی دارند، اما نه خیلی خوب و در “بالای صفحه دوم” قرار دارد نگاهی بیندازید:

Bounce Rate بالا با time on the page پایین، به معنای این است که هدف و قصد جستجوگر کاملا برآورده نشده است. اما لازم نیست کاری انجام دهید، فقط روی بهبود محتوا کار کنید.

1- بروز کردن آنها

2- کمک به خوانایی محتوا

3- افزودن بخش های جدید

4- ارتقا محتواهای بصری

5-  درج یک لیستی از محتوا برای کمک به جستجوگران

6- استفاده از فایل صوتی و تصویری برای خلاصه کردن اطلاعات صفحه

7- قرار دادن لینک داخلی برای مقالات مرتبط در وبلاگ تان

حال نتایج را مشاهده کنید.

4. حذف محتوای بی کیفیت سایت

هر چیز بزرگترش بهتر است، صفحات بزرگتر، ترافیک بیشتر و … درسته؟ نه دقیقا. بلکه بر خلاف یک آزمون سئو که در Moz انجام شد، کمتر، می تواند بیشتر را نیز به ارمغان بیاورد!

Everett Sizmone یک مثال برای وب سایت به وسیله حذف مواردی که کمکی در بهبود کیفیت وب سایت نمی کند، آورده است.

Brian Dean یک ایده مشابه را پیشنهاد داده است. این نظریه نشان می‌ دهد که هر چه تعداد محتوای کم اهمیت شما کمتر باشد، سیگنال کیفیت کلی سایت شما بالاتر می‌ رود. این نظریه، مشابه با Adwords Quality Score است که میزان سازگاری کمپین تبلیغاتی شما را با کاربران تان مشخص می کند. 

Everett از QR) QualityRank) به عنوان روشی استفاده می کند که توضیح میدهد چطور این سیگنال ها کار میکنند. حذف محتوای کم کیفیت و کم ترافیک، نمره کلی سایت شما را افزایش می دهد.

برای مثال شما 30 تا 50 درصد از محتوای کم اهمیت تان را حذف میکنید. حال فقط بخش های وسط و بالایی باقی مانده است. با حذف صفحات کم ارزش، کیفیت تا حدی بالا می‌ رود.

در زیر همان مثال را بعد از حذف نیمی از محتوای غیر مفید از بخش پایین را نشان می دهیم.

شما بلافاصله QualityRank را با 10 امتیاز افزایش دادید بدون این که هر کاری دیگری انجام دهید. Everett چند مثال و مطالعات موردی دیگر هم درباره نحوه حذف کردن محتوای بی کیفیت و تاثیر آن روی سئو سایت را نشان می دهد.

1800doorbell ترکیبی از ترفندهای فنی در کنار حذف محتوای کم کیفیت را اجرا کرده بود و بازدهی جستجوی ارگانیک آن 96 درصد افزایش یافته بود.

سایت asherfs نتیجه آزمایش اش که نشان از رشدی عظیم در یک سال بود را منتشر کرد. دوباره آنها تاکید زیادی روی حذف محتوای بی کیفیت داشتند (به همراه سایر تکنیک های فنی دیگر).

Everett پیشنهاد می دهد ابتدا یک بازبینی محتوا را اجرا کنید تا صفحات با کمترین کارایی مشخص شود. برای مثال، می توانید صفحات را با موارد زیر پیدا کنید:

1- بدون ترافیک جستجوی ارگانیک

2- رنک بیشتر از 50

3- بدون بک لینک

4- بدون اشتراک گذاری در شبکه اجتماعی

حذف کامل یک محتوا، ممکن است سبب ایجاد نتایج ناخواسته و لینک های شکسته شود و در عوض، باید یک تگ noindex در صفحات کم کیفیت اضافه کنید. با این روش، از نظر فنی هنوز هم روی سایت وجود دارند، اما از دید موتور جستجو پنهان می شود.

5. عدم تاکید بر روی لینک های nofollow

شما می دانید که لینک ها مهم هستند و قبلا در مورد کیفیت آنها مطالبی را آموختید. برای مثال لینک هایی که از سایت نیویورک تایمز دریافت می کنید با ارزش تر از لینک هایی است که از سایت Bob’s SEO Fairy می گیرید.

در شرایط یکسان، لینک های follow ارزش بیشتری از لینک های nofollow دارند.

کامنت های یک وبلاگ را درنظر بگیرید. بیشتر افراد سعی دارند از طریق قرار دادن لینک های خود در نظرات، بازدید کننده و ترافیک بیشتری به سمت وب سایت خود جذب کنند که این کار نوعی اسپم است. اما بیشتر سیستم های کامنت گذاری به طور خودکار یک لینک nofollow را در لینک های کاربران قرار می دهند تا از این رفتار کاربران جلوگیری کنند. این کار به موتور جستجو می گوید که این لینک فاقد ارزش است.

بعضی ها عقیده دارند که لینک های nofollow از نظر سئو ارزشی ندارند، اما همیشه اینطور نیست.

Rand Fishkin و گروه آزمایشگاهی او، این تردید را با انجام یکسری آزمایش ها تایید کردند.

42 لینک nofollow به یک صفحه ای که در رنک 9 قرار داشت، اشاره می کردند.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

بعد از اینکه لینک ها ایندکس شدند، صفحات به جایگاه ششم رنکینگ صعود کردند.

حذف تگ های nofollow از روی این لینک ها کمک کرد که صفحه به جایگاه پنجم صعود کند.

این آزمایش مشخص می کند که برای جستجوهایی که خیلی رقابتی نیستند، لینک های nofollow به همان اندازه که قبلا تصور می شد، بی فایده نیستند و آنها این باور را که “هر چه لینک بیشتر، بهتر” را تقویت کردند.

6. کاهش زمان بارگذاری سایت

گوگل یک گزارش درباره اندازه گیری سرعت صفحات موبایل در فوریه منتشر کرد.

طبق آن “اگر بارگذاری صفحه ای هفت ثانیه افزایش پیدا کند، احتمال اینکه افراد دوباره از وبسایت تان بازدید کنند 113 درصد افزایش پیدا می کند.

مردم واقعا دوست ندارند برای بارگذاری یک صفحه خیلی منتظر بمانند، مخصوصا روی گوشی های موبایل.

مشکل اینجاست که مطابق همان گزارش، صفحات موبایل سه بار دیرتر از هفت ثانیه طول می کشد تا بارگزاری شوند (یعنی 22 ثانیه)

بارگذاری یک صفحه کند تاثیر خیلی بدی دارد. هر چه بارگذاری یک صفحه بیشتر طول بکشد، ترافیک کمتر، bounce بیشتر، و تبدیل کمتر را شاهد خواهید بود.

بطور مشابه، تعداد عناصری همچون متن، عناوین، تصاویر و …. روی یک صفحه که به 400 تا 6000 عدد برسد، احتمال افت تبدیل آن را تا 95 درصد می شود.

این فقط زمان بارگذاری صفحه نیست که عملکرد پایینی را ایجاد میکند. این چیزی است که به (Time to first Byte (TTFB یا زمان مورد انتظار برای دریافت اولین بایت معروف است. TTFB به بیان ساده، اندازه گیری مدت زمانی است که مرورگر باید قبل از دریافت اولین بایت داده منتظر بماند.

Billy Hoffman سال ها قبل در moz برای اجرای یک آزمایش کار کرده است. آنها 100.000 صفحه را برای ارزیابی جمع آوری کرده و از 40 معیار مختلف برای تحلیل سرعت بارگزاری صفحات استفاده کردند. سپس متوسط زمان بارگذاری صفحه را بر اساس میانگین موقعیت جستجو ثبت کردند تا ببینند بین آنها وابستگی وجود دارد یا نه؟

به عبارت دیگر، آنها انتظار داشتند در صفحاتی که سرعت بارگذاری کمتری دارند، رنکینگ بهتری را شاهد باشیم. اما همیشه اینطور نبود.

در عوض آنها متوجه رابطه قوی بین رنکینگ و TTFB شدند. هر چه رنک صفحه بالاتر باشد، مقدار TTFB آنها کمتر است.

Billy اعتقاد دارد TTFB احتمالا سریع ترین و آسان ترین معیار برای گوگل است.

هر کس که یک آدرس وب سایت را وارد و دکمه Enter را فشار دهد، درخواست به سرور ارسال می شود. سپس سرور درخواست را پردازش میکند و داده ها را از مکان های مختلف جمع آوری و آنها را انتقال می دهد.

سپس داده ها را به کلاینت اصلی یا مرورگری که برای بار اول درخواست را ارسال کرده بود می فرستد.

حال این را ضرب در ده ها هزار بازدید کننده که در سراسر جهان و در تمام ساعات روز بکنید.

هر مسئله اضافی، مانند عکس های سنگین یا کدهای ضعیف می تواند باعث اختلال در این پروسه شود. حتی اتصال به wifi ضعیف هم در سرعت بارگذاری صفحه تاثیرگذار است. به عبارت دیگر بارگذاری صفحه تنها مسئله ای نیست که باید نسبت به آن آگاه بود و یا آن را آزمایش کرد. تحویل محتوای مرتبط هم در این میان نقش دارد.

به همین دلیل استفاده از یک شبکه انتقال محتوا (CDN) می تواند به شما کمک کند. این شبکه باعث بالا رفتن سرعت بارگذاری صفحه و تاخیر کمتر در بارگذاری اولیه می شود.

آزمون ها را ادامه دهید

ppc در مقایسه با سئو کاملا شفاف است. شما می دانید که هزینه کلمات کلیدی چقدر است.

ابزارهای زیادی هستند که به شما نشان می دهند که رقبای شما چه مقدار هزینه می کنند یا متن تبلیغ آنها به چه شکلی است.

ما می توانیم به دنبال بهترین روش ها برای کمک به این مسیر باشیم. اما در پایان روز باید آزمایش ها را اجرا کرده تا از صحت آنها اطمینان حاصل کنیم.

خبر خوب این است که نیاز نیست از نکات مبهم و تاریک سئو استفاده کنید. بلکه میتوانید از این 6 اصول که قبلا توسط افراد مختلف تست شده اند، استفاده کنید.