۱- نیاز خود را تخمین بزنیم، سپس آن را دو برابر کنیم
هرچه زودتر بتوانیم سرمایه ی کافی برای راه اندازی کسب و کار خود را جذب کنیم، از دردسرها و وقفه هایی که در ادامه ی کار ممکن است در مسیر ما قرار بگیرند اجتناب خواهیم کرد.
۲- درآمد خود را خوش بینانه برآورد کنیم، اما برای ارقام خود سند و مدرک داشته باشیم
پیش بینی های خود را خوش بینانه و در عین حال واقع بینانه نگه داریم. تحقیق و داده های حاصل از آن را پشتوانه ی نتایج خود قرار بدهیم. سرمایه گذاران این را می فهمند که خوش بینی به هر صورت بخشی از چارچوب ذهنی کارآفرینان می باشد و به همین علت نرخ رشد پیشنهادی ما را پایین تر از آنچه می گویید در نظر می گیرند. پس اگر آمار خود را به جای دست پایین گرفتن، در حالت خوش بینانه نگه داریم، در نهایت می توانیم قرارداد بهتری با آنها ببندیم.
۳- موضع اکثریتی خود را حفظ کنیم
اگر سهم اکثریتی نداریم، بنا به تعریف سهامدار اقلیت محسوب خواهیم شد. این یعنی اگر اکثریت علیه ما رأی دهند می توانند ما را از شرکت خودمان کنار بگذارند. هر تصمیم یا پیشنهادی که مطرح کنیم می تواند توسط اکثریت تغییر کند یا نادیده گرفته شود.
در حالی که باید شریک خوبی برای سرمایه گذاران خود باشیم، نباید در موضع تبعیت از آنها قرار بگیریم. تنها استثنای موجود این می باشد که شرکت ما شرکتی با مسئولیت محدود باشد که در توافق عملیاتی آن برای ما حقوق خاص و اختیارات تصمیم گیری در نظر گرفته شده باشد، به گونه ای که بتوانیم حتی با وجود مالکیت اقلیتی، کنترل خود بر اوضاع را حفظ کنیم.
۴- از خود اطمینان و علاقه نشان دهیم
وقتی از سرمایه گذار تقاضای پول کردیم، از خودمان ضعف یا استیصال نشان ندهیم. سرمایه گذاران پولشان را در اختیار کسی قرار می دهند که به او باور داشته باشند.
۵- اسناد سرمایه گذاری را با خود به جلسات ببریم
شرایط استاندارد خود را کاملاً مشخص نماییم و تنها در صورتی تغییرشان دهیم که به نفع همه باشد. هیچ سرمایه گذاری نباید به واسطه ی مذاکره ای که انجام می دهد قرارداد بهتری نصیبش شود. آمادگی این را داشته باشیم که نشان دهیم چقدر ریسک پذیر هستیم. سرمایه گذاران باید بدانند تنها کسانی نیستند که متحمل ریسک می شوند، اما ما لزوماً سرمایه ای به میان نمی گذاریم. تنها کاری که باید بکنیم این است که به آنها نشان دهیم برای انجام این کار چقدر مصمم و متعهد هستیم.
منطقی به نظر می رسد که هرچه سهم مالی بیشتری داشته باشیم، تلاش بیشتری برای موفقیت خواهیم کرد. اما اگر پولی برای سرمایه گذاری نداشته باشیم، باید سرمایه گذاران را با اعتماد به نفس، آمادگی و شواهدی دال بر تعهد خود نسبت به موفقیت کسب و کار مورد نظر متقاعد کنیم
