۱- کارآفرینان موفق به خوبی می دانند که توجیه کردن نتیجه ای ندارد
توجیه کردن و بهانه آوردن جلوی پیشرفت را خواهد گرفت. کارآفرینان موفق این را متوجه می شوند که این کار تا چه حد زیانبار است. به همین علت برای شناسایی موقعیت های آسیب زای اینچنینی نهایت دقت را به خرج می دهند. آنها برای کنترل آگاهانه ی مشکلات و مسائل همه تلاش خود را به کار می گیرند، از مشکلات فرار نکرده و تقصیر را به گردن دیگران نیز نمی اندازند.
زمانیکه همه چیز طبق برنامه پیش می رود، اجتناب از پرداختن به مشکلات کار سختی نیست، به ویژه اگر کوتاهی از سوی خودمان بوده باشد. انتقال شفاهی یکی از قدرتمند ترین انواع بازاریابی است و به همین علت است که توجیه می تواند حسن شهرت ما را به کلی از بین ببرد. اجازه ندهیم توجیه در کسب و کارمان جایی داشته باشد. همواره به یاد داشته باشیم که موانع با بی توجهی و تظاهر به اینکه مشکلی وجود ندارد از میان برداشته نمی شوند.
۲- آنها شکست را به عنوان یک تجربه ی ارزشمند زندگی می پذیرند
کارآفرینان موفق این را درک می کنند که شکست درس های بی نهایت ارزشمندی به انسان خواهد داد، به همین علت به جای آنکه جا بزنند سعی خواهند کرد از شکست های خود درس بگیرند. آنها شکست را نشانه ی تداوم رشد در زندگی شخصی و حرفه ای می دانند.
اگر در مسیر کارآفرینی با هیچ شکستی و مشکلی مواجه نشده ایم معنایش این است که آنقدر که باید کاری از پیش نبرده ایم. اگر بدون هیچ مشکلی به تمام اهدافی که برای خود تعیین کرده ایم می رسیم، اهدافمان به اندازه ی کافی بلند پروازانه انتخاب نشده اند. اهدافی که برای خودمان در نظر می گیریم باید آنقدر بزرگ باشند که ما را به زحمت بی اندازند. این زحمات را به فال نیک بگیریم و هیچ گاه به خودمان مغرور نشویم.
۳- آنها بیش از هر چیز دیگر برای زمان خود ارزش قائل می شوند
کارآفرینان موفق برای زمان بیشتر از پول ارزش قائل هستند. آنها به خوبی می دانند که زمان تنها چیزی است که اگر از دست برود دیگر نمی شود آن را پس گرفت و یا زمان بیشتری به دست آورد. آنها با “نه” گفتن به چیزهایی که در این مسیر سودی برایشان ندارد از زمان خود بیشترین بهره را می برند. کارآفرینان موفق از ارزش بی بدیل زمان به خوبی آگاهند و از اتلاف آن جداً حذر می کنند.
زمان ارزشمندترین دارایی ماست. اطمینان حاصل کنیم مطابق با ارزشی که دارد با آن رفتار می کنیم. این موضوع در دنیای کسب و کار یعنی “نه” گفتن به جلسات و فرصت هایی که به درد کسب و کار ما نمی خورند. یعنی به هر چیزی که ظاهر جذابی دارد اجازه ندهیم ما را از مسیر اصلی خود منحرف کند. یعنی روی چیزی متمرکز شویم که به برداشته شدن گام بعدی مان کمک کند.
یکی از علت هایی که ما را به راه اندازی کسب و کارمان ترغیب کرده احتمالاً آزادی حاصل از آن بوده است. این آزادی به ما اجازه میدهد تمام لحظات خود را به انجام کارهایی بپردازیم که برایمان اهمیت دارند. به یاد داشته باشیم، این کسب و کار ماست که باید جای خود را در زندگی مان پیدا کند، نه برعکس. زندگی ما باید بر کسب و کارمان مقدم باشد و این یعنی باید برای وقت خود ارزش قائل باشیم.
ما می توانیم کسب و کار و زندگی مورد علاقه ی خود را بسازیم. همه چیز از افکار ما آغاز خواهد شد. هر روز ذهن خود را با محتوایی تغذیه کنیم که انگیزه ی لازم برای بهترین عملکرد را به ما میدهد. از افراد و موقعیت های نامناسب و سمی که ذهن ما را با تردید و ترس پر می کنند دوری نماییم.
سعی نکنیم ادای کارآفرین های موفق را در بیاوریم. روی همان چیزی تمرکز نماییم که باعث منحصر به فرد شدن خودمان می شود و تحقیق کنیم ببینیم مشتریان و مشتریان راغب ما به چه چیزی بهتر واکنش نشان می دهند. مدل سازی از روی موفقیت اشکالی ندارد، اما مدل سازی با کپی کاری تفاوت دارد. از دانش متعارف پیروی کورکورانه نکنیم، سعی نماییم متفاوت بیاندیشیم. خود را تسلیم توجیه نکنیم، از شکست هایمان درس بگیریم و به ارزش زمان واقف باشیم.
