
سازمانها و کسب و کارهای زیادی بودند و هستند که بابت اعتماد به اخبار جعلی و دروغین، به ضرر و زیان مالی بسیاری دچار شده اند.
نشر اخبار دروغین موضوع تازه ای نیست، اما با وجود آگاهی از چنین اخباری و با وجود اینکه بارها و بارها گفته میشود “هر چیزی که می شنویم، باور نکنیم”، باز هم اخبار زیادی که در درستی آنها شک و تردید وجود دارد، توسط همگان پذیرفته و پخش خواهند شد. متأسفانه این مسئله عموماً هزینه های مالی بسیاری در پی خواهد داشت، چه برای اشخاص و چه برای کسب و کارها یا حتی آژانس های دولتی که بر اساس اطلاعات و حقایقی که به دستشان میرسد، تصمیم گیری ظاهراً منطقی میکنند.
متأسفانه همه ملت ها و جوامع از منتشر شدن این دست خبرها و اطلاعات نادرست رنج خواهند برد و هیچ فرد یا سازمانی وجود ندارد که درستی و صحت آنها را بررسی نماید. اگر ما یک کارآفرین موفق یا صاحب کسب و کار هستیم، باید کمی هوشمندانه تر و حساب شده تر عمل کنیم و هرگاه خبری به دستمان میرسد، آن را از چند منبع بررسی نماییم و درباره صحت و سقم خبر، اطلاعات محکم و قابل استنادی جمع آوری کنیم.
هک شدن اسوشیتد پرس
در سال ۲۰۱۳، یک هفته پس از بمب گذاری در ماراتون بوستون، حساب توییتر اسوشیتد پرس هک گردید و پس از آن در یک توییت از آن حساب، اعلام گردید که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در اثر انفجار بمبی در کاخ سفید زخمی شده است. با وجود اینکه اسوشیتد پرس شرایط را به سرعت توضیح داد و این هک شدن را اعلام نمود، اما سرعت انتشار این خبر از سرعت اصلاح آن بیشتر بود و همین موضوع باعث گردید ارزش ۵۰۰ سهام برتر در بازار بورس نیویورک و بورس اوراق بهادار نزدک (NASDAQ) تا ۰.۹ % کاهش پیدا کرده و ۱۳۰ میلیارد دلار ارزش سهام در چند دقیقه ناپدید شود.
اما چطور همچنین خبری چنین تأثیر سریعی داشت؟
کارگزاران بورس و سهام از تجارت های پر نوسان استفاده می کنند: بخصوص از الگوریتم هایی که خرید و فروش بر اساس اطلاعاتِ موجود باشد و به هیچ تعامل انسانی نیاز نباشد. این کارگزاران، اینترنت را برای اخبار شخم میزنند و بر اساس آنها رفتار خواهند کرد، بدون آنکه نظارتی وجود داشته باشد و بدین ترتیب در کسری از ثانیه به خبر اولیه واکنش نشان دادند و نتیجه فاجعه ای بیش نبود.
اخبار
صاحبان کسب و کار و کارآفرینان از این موضوع چه چیزی خواهند آموخت؟ نخست اینکه بازار سهام آشفته می گردد و حقیقتی که باید به خاطر سپرده شود، دنبال کردن عرضه اولیه سهام است؛ بخصوص اگر سرمایه اضطراری در اختیار نیست. ارزش سهام با اخبار داخلی و بین المللی واقعی یا دروغین می میرد و زنده میشود.
و اما درس مهمتری که می آموزیم این است که با وجود اینکه کامپیوترها بسیار مؤثر و کارآمد هستند، می توانند با کمک به انتشار اخبار جعلی و دروغین به ایجاد مشکل دامن بزنند. برقراری تعادل بین کار الگوریتمی و تلاش انسانی، کلید موفقیت هر کسب و کار است؛ بخصوص وقتی در ارتباط با دنیای بیرون از محل کار قرار میگیرد.
پیتزاگیت (Pizzagate)
در دسامبر ۲۰۱۶، مردی در کالیفرنیای شمالی به پیتزا فروشی کامت پینگ پونگ (Comet Ping Pong) رفت و شروع به تیراندازی کرد. او دلیل این کار را اجرای عدالت بر مبنای بررسی های شخصی در مورد گزارش های اعلام شده از وجود حلقه ی کودک آزاری در این رستوران اعلام نمود. البته اطلاعات او بر اساس اخبار نادرستی بود که چند روز قبل منتشر شده بود. خوشبختانه به کسی آسیبی وارد نشد و مرد تیرانداز دستگیر شد. از این اتفاق چه درسهایی میتوان گرفت: ۱. سرخود موضوعی را تحقیق و تفحص نکنیم. ۲. نتیجه تحقیق خود را با اسلحه پیاده سازی نکنیم!
اما چه درسی برای کارآفرینان وجود دارد؟ در مواجهه با خبرهای مشکوک پیش از آنکه واکنش شدید نشان بدهیم، اول از درستی آن اطمینان حاصل پیدا کنیم. این درس به منابع انسانی داخلی بخصوص در سیاست گذاری روابط و اتفاق های بیرون سازمانی، مانند برخورد با رقبا نیز قابل تعمیم است. یک مثال تکان دهنده دیگر، افتضاح خط هوایی یونایتد است که مدیر ارشد خط سازمان قبل از آنکه به طور دقیق از موضوع آگاهی داشته باشد بیانیه صادر کرد.
در مواردی که باید در جمع سخنرانی کرد، بهتر است بجای گفتن حرفی که بعداً بابت آن تأسف بخوریم، یک نفس عمیق بکشیم.
به عنوان یک کارآفرین یا صاحب کسب و کار، ما نه تنها روی شرکتها بلکه روی جامعه ای که به آن خدمت می کنیم هم سرمایه گذاری می کنیم؛ چه این جامعه محدود به کشور باشد و چه جهانی باشد. به همین علت، مهم است که تنها به مخاطبان برای دانستن نیازهای آنها توجه نکنیم، بلکه به اخبار نیز با سرعت واکنش نشان دهیم. اما این توجه به اخبار نباید به اندازه ای باشد که واکنش و پاسخ به آن غیر محتاطانه و عجولانه صورت گیرد که در این صورت بعداً پشیمان خواهیم شد.